شب هفتم محرم : شب حضرت علی اصغر(ع)


علی اصغر(ع) فرزند کوچک امام حسین(ع) و حضرت رباب دختر امرءالقیس است ک با تیر سه شعبه حرمله بن کاهل اسدی ب شهادت رسید. مصیبت علی اصغر(ع) برای حسین(ع) جان فرسا بود، چنان ک گریست و ب خداوند عرض کرد: خدایا خودت میان ما و این قوم داوری کن. آنان ما را فرا خواندند تا یاری کنند ولی برای کشتن ما کمر بسته‌اند. در این لحظه ندایی از آسمان رسید ک: ای حسین(ع) در اندیشه اصغر(ع) مباش، هم اکنون دایه‌ای در بهشت برای شیر دادن ب او آماده است. شب هفتم، شب رضاست، حسین(ع) بهترین الگوی پایداری و رضایت است. او پس از تحمل شهادت همه یاران و جوانانش کودک شیرخوار خود را ب میدان آورد، هنگامی ک علی اصغر نیز فدا شد بر قضای الهی گردن نهاد و خطاب ب خداوند گفت: ای خدا چون تو این صحنه‌ها را می‌بینی تحمل این مصیبت‌ها بر من آسان می‌شود.

 کیفیت شهادت علی اصغر(ع)
امام حسین علیه السلام نزد خواهرش ام کلثوم (زینب صغرى) آمد و ب او فرمود: اى خواهر! ترا در مورد نگهدارى کودک شیرخوارم، سفارش مى‏کنم، زیرا او کودک شش ماهه است و مراقبت نیاز دارد. ام‏کلثوم عرض کرد: برادرم، این کودک سه روز است ک آب نیاشامیده، از قوم براى او شربت آبى بگیر.
امام حسین علیه السلام على اصغرش را در آغوش گرفت و ب سوى قوم رفت، خطاب ب قوم فرمود، «شما برادر و فرزندان و یارانم را کشتید، و از آن‌ها جز این کودک باقى نمانده ک از شدت تشنگى مثل مرغ، دهان باز مى‏کند و مى‏بندد این کودک ک گناه ندارد، نزد شما آورده‏ام تا ب او آب بدهید. «یا قوم ان لم ترحمونى فارحموا هذا الطفل ا ما ترونه کیف یتلظى عطشا» «اى قوم اگر ب من رحم نمى‏کنید ب این کودک رحم کنید، آیا او را نمى‏بینید ک چگونه از شدت و حرارت تشنگى، دهان را باز و بسته مى‏کند؟».
هنوز سخن امام تمام نشده بود، ب اشاره عمر سعد، حرمله بن کاهل اسدى گلوى نازک او را هدف تیر سه شعبه‏اش قرار داد ک تیر ب گلو اصابت کرد«فذبح الطفل من الورید، او من الاذن الى الاذن‏» «از شریان چپ تا شریان راست على اصغر بریده شد، و یا از گوش تا گوش او ذبح گردید».
مصیبت جگر سوز على اصغر ب قدرى بر امام حسین علیه السلام سخت بود ک آن حضرت در حالى ک گریه مى‏کرد، ب خدا متوجه شد و عرض کرد: «خدایا خودت بین ما و این قوم، داورى کن، آن‌ها ما را دعوت کردند تا ما را یارى کنند، ولى ب کشتن ما اقدام مى‏کنند».
از جانب آسمان ندائى شنید:
«یا حسین دعه فان له مرضعا فى الجنه‏» «اى حسین در فکر اصغر نباش، هم اکنون دایه‏اى در بهشت براى شیر دادن ب او آماده است‏».
این ندا، نداى دلدارى ب حسین علیه السلام بود، تا بتواند فاجعه غمبار مصیبت اصغر را تحمل کند.
«اى کاش در روز عاشورا همه شما بودید و مى‏دیدید ک چگونه براى کودکم طلب آب کردم، قوم ب من رحم نکرد، و ب جاى آب گوارا، کودکم را با تیر (خون) ظلم سیراب کردند، این حادثه آن چنان جان سوز و سخت و طاقت فرساست ک پایه ‏هاى کوه‌هاى مکه را خراب کرد».
 صدای گریه‌اش بند آمده فکری ب حالش کن
اگر دادی ب بابایش دهند دیگر حلالش کن
اگر خود و زره با خود برای او نیاوردی
برو فکری برای پوششی روی جمالش کن

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.