ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
دوران دانشجویی یکی از بهترین سال های زندگی هر فردی محسوب می شود، آموختن علم و دانش، آشنایی با افراد جدید، کسب تجربه و ورود به دنیای بزرگ ترها و ...
در این دوران هر کدام از اساتید عزیز علاوه بر آموختن مطالب علمی سعی می کنن ب نوعی درس زندگی نیز آموزش دهند تا دانشجو علاوه بر کسب دانش، معرفت نیز بیاموزد، ب خصوص این ک دانشجوی روانشناسی هم باشی...
دکتر بوستانی، استاد درس روانشناسی مرضی هر وقت با دانشجویان، درس داشتن بعد از پایان مطالب درسی، شروع ب تجربه گویی می کردن و در کنار آن ب نصیحت دانشجویان، و الحق ک استاد پدر گونه ای بودن...
همیشه ب دانشجویان می گفتن سعی کنید پیشه ی مولاا علی(ع) را سرمشق و الگوی خود قرار دهید و کسی ک در حق تان بدی کرد ب راحتی ببخشید و بدانید ک لذت گذشت بسیار گواراتر از انتقام است...
می گفتن سعی کنید در سرزمین دل های تان بذر امید، صبر، گذشت و ... بکارین و از هر چ بدی هست دوری کنید...ببخشید تا بخشیده شوید، گذشت کنید تا در مورد شما گذشت شود، تخم کینه نکارید و با همه مهربان و دوست باشید حتی این رویه را در مورد دشمن خود نیز ب کار گیرید و...
می گفتن سعی کنید از هم کنون شروع کنید، هر کس ک در حق تان بدی کرد شما ببخشید و برای دیدنش اشتیاق نشان دهید، می گفتن ابتدا از برادر یا خواهرتان شروع کنید و سپس از در و همسایه و دوست و آشنا و هم کلاسی و ...
مطمئنا کسی ک این خصلت ها را در خود نهادینه کند، می تواند با آرامش، عشق، امید و صبر و شکیبایی زندگی کند...
می گفتن کسی در دروس زندگی قبول است ک بتواند رفتار نیکی از خود بر جا گذارد ولی وای ب روزی ک در یکی از واحدهای زندگی نمره کسب نکنی و بیفتی ک دیگر جبران پذیر نیست...
راستش چند وقتی هست ک احساس می کنم من نیز نتوانسته ام نمره ی قبولی را جهت پاس کردن یکی از دروس زندگی کسب کنم!...
مدتی هست ک دوست داشتن یک نفر ک زمانی اگر با من، ب بدترین شکل صحبت می کرد، ناراحت نمی شدم و ب راحتی فراموش می کردم، تبدیل ب نفرت و کینه شده است و هر کاری می کنم ب هیچ وجه نمی توانم از دل این کینه را برون کنم... و نفرت از فرد مورد نظر همانند خوره ب جانم ریشه کرده!...شده ام دانشجوی تنبل استاد، ک ب راحتی نصیحت استاد را ب فراموشی سپرده است!...
خداوندا!
از تو می خواهم ک خصلت گذشت را در من قرار دهی تا شاید بتوانم بر خوره ی کینه و نفرت غلبه کنم...آمین
مرض. اینا چیه نوشتی؟ مگه می تونی نامهربون باشی؟
سلاام آجی جوون...

فدات عزیزم...
با شما ک جرأت ندارم نامهربون باشم...
شما ک عزیزمی، نفسمی، جوونمی...