حتماً شنیده اید هر چیز تلخ را ب زهر مار شبیه می کنن!...دیروز مزه ی سیب ها برایم تلخ تلخ بود!...درست مثه زهر مار!...دیروز با عمو کوچیکه قرار شد بعد از پایان کار جهت خرید گوشی همراه، خدمت دوست عمو بریم...ب همین خاطر تصمیم گرفتم تا پیاده طی مسیر کنم تا عمو نیز برسند...از کنار میوه فروشی ک رد می شدم گریه های معصومانه ی کودکی توجهم را جلب کرد ب همین خاطر، سرگرم نگاه کردن روسری های فروشگاه بعدی شدم تا علت گریه های او را متوجه گردم...یکی از نقاط ضعف من، گریه ی کودکان است...وقتی کودکی گریه می کند کافیست صدایش را بشنوم بند دلم پاره می شود و دچار بی قراری تا کودک آرام گیرد!...
از اصل ماجرا دور نشویم!...مادر کودک کیسه ب دست در حال جست و جو میان میوه های پلاسیده و خراب بود تا بتواند مقداری میوه برای خوردن پیدا کند...این عمل باعث شد تا بر خود نهیب زده و از خرید گوشی منصرف گردم...ب عمو زنگ زدم و گفتم ک فعلاا قصد تعویض گوشی را نداشته و وقتی علت را جویا شدن قرار شد تا بعدا مفصلااً علل خود را بازگو کنم...
دیدن این صحنه باعث شد تا تلنگری ب خود زده و یادم باشد غربت آن کودک معصوم تقصیر امثال من هم هست. نمیدانم خاطرات این سطلهای بدبو کنار این میوههای نوبرانه در آینده ی آن کودک چه خواهد کرد. ولی میدانم در دل مادری ک میان اینها ب دنبال میوه ی تازهای برای دلبندش میگردد غوغایی است!...
یادم باشد من مسئولم، مسئولم چون انسانم. چقدر کوچکم من، آن نگاه معصوم، انسان بودن مرا سوالی بیپاسخ کرد!...
مهربانا!چقدر برخی از بندگانت بر روی زمین غریب هستن...
خدایا!می دانم ک از روح خود در ما دمیده ای! ولی ای کاش بر روی این روح خدایی ما زنگاری ب ضخامت دیوارهای آهنی نمی گرفت تا برخی از مادران مان پیش نوگلان شان شرمنده و خجل نباشند!...
مهربانا!بر من و امثال من ببخشای ک جز خود کسی را نمی بینیم و فقط و فقط ادعای آدمی بودن داریم!...
عزیزا!ببخش ک سخت محتاج نگاه مهربان تو هستیم!...
سلام مینا جان.نگاه زیبایتان قابل تحسین است.جهانمان برای بهبود،برای صلح،برای آرامش و برای خیر و برکت به این همراهی و همدردی نیاز دارد.الهی چشم همگی ما باز باشد.
الهی روزگارتان بهاری و زمستانتان پر از برف و باران.
از یادآوری خوبتان به ما ،سپاس.[گل]
سلاام نهال عزیز...

لطف دارین بی نهایت...سپاس...
ممنون از دعای خیرتون و انشاا...
انشاا...در وهله ی اول چشم دولت مردان بر روی این گونه مسائل باز باشه تا بتونن برای حل این معضل تصمیم درستی بگیرن...
ولی از آنجائی ک همگی مسئولیم بد نیست تک تک ما، ب مسائل پیرامون مون با دید بازتری نگاه کنیم...
بی نهایت ممنون و سپاس گزار از لطف و محبت تون...
انشاا...روز و شب تک تک ایام عمرتون ب سپیدی برف باشه و ب طراوت فصل بهار...
سپاس بی کران از لطف و محبت تون...
سلا م:)
والا آجی مدرسه شروع شده دوباره...درس هم که داریم...دیگه شاید کم بیام!نمی دونم!!!
مرسی از مهربونیته که مهربون می بینیم
لبخند خدا... :)
مرسی عزیزم همچنین!
سلاام آجی جوونم...
حدس زدم دوباره مدارس شروع شده و درگیر درس و مدرسه هستی...
انشاا...ک در طول دوران تحصیل موفق باشی و گردوی دانش رو با تلاش خودت و توکل ب خدا ب راحتی بشکنی!...
فدای دل بزرگ و مهربونت قند نبات آجی...
سلام مهربون
خوبی خوشی سلامتی.
رفتارت و حس انسان دوستانه ت ستودنی هست مینا جان.
خدا رو شکر میکنم که انسن های خوبی رو بر سراه من قرار داده که انسان بودن رو به من یاد میدن و گشزد میکنن.
ممنون از تلنگری که بهم زدی
سلاام داداش امیر بزرگوار و مهربون...

خدا رو شکر عاالی عالیم ب لطف خدا و دعاای خیر شما...
لطف دارین...بی نهایت سپاس و ممنون...
ب نظر من وظیفه ی انسانیت حکم می کنه ک با دید متفاوت نگاه کنی!...پس من جزء وظیفم کاری نکردم...
بازم بی نهایت ممنون و سپاس گزار از لطف و محبت تون...
من خدا رو شاکرم ک با برادر خوبی هم چون شما آشنا شدم...
شما نشانی از خدا بر زمین هستین...
خواهش و ممنون از لطف و محبت تون...
انشاا...نیک روز و نیک بخت باشین در سایه الطاف الهی...
سلام :)
روح بزرگی که داری آدمو به سکوت وامیداره...
نمی دونم چی بگم...فقط میتونم بگم ما هستیم که میتونیم به هم کمک کنیم و وقتی اسم انسان رو یدک می کشیم باید یه سری مسئولیت ها رو هم به خودمون گوشزد کنیم...
ولی حس شیرینی که بعد از کمک کردن به دیگران به آدم دست میده عالیه..یه جور سبکی خالصانه...مث همون فلسفه ی لبخند خدا تو وبلاگای من...
سلاام زهرا جوون...

کجایی آجی ناز گلم؟...کم پیدا شدی!...
لطف داری...مطمئنم دل مهربون و قلب رئوفی داری عزیزم....
درسته...گاهی لازمک تلنگری ب خودمون بزنیم تا بهتر محیط اطراف مون رو ببینیم...
آره، با کمک ب همنوع احساس می کنی یه قدم ب خدا نزدیک تر شدی...
جالبه منم ب فلسفه ی لبخند خدا معتقدم...از تولد یک انسان گرفته تا...
همیشه سلاامت و تندرست باشی و درد هیچ انسانی آزارت نده ناز گلم...
... هیچی ندارم بگم جز سکوت !
دیگه دلم دوربین نمی خواد ؛ دلم کمی آرامش و آسایش و شادی واسه بقیه می خواد ...
سلاام...

شما خیلی بزرگوار و مهربون هستید و البته این خصلت افرادی هست ک هنوز روح خدائی شون زنگار نگرفته...
سلاامتی و نیک روزی شما و نیوشا جاان آرزوی قلبی منه...