دلنوشته های کویری
دلنوشته های کویری

دلنوشته های کویری

دل نوشته

بغض اناری!...


شاید ب نظر خنده دار آید!...

ولی ب انار حسودیم می شود!...

وقتی ک  در دل بغض می کند!...

بی معطلی می ترکد و خود را این وضع نجات می دهد!...

ولی من!...


نظرات 7 + ارسال نظر
زهرا شنبه 24 مرداد 1394 ساعت 23:43 http://www.zizialone.blogsky.com

روزت مبارک عزیزم :)

سلاام عزیزم...
فدای اون دل مهربونت قند عسلم...
ببخش ک دیره ولی روز خودت هم مبارررررررررررک باشه عزیزکم...
فدایی داری نازگلکم...

پاییزه سه‌شنبه 20 مرداد 1394 ساعت 13:51

سلام گل زیبای مینا

تعبیر خیلی زیبایی کردی... واقعا کاش ما هم میتونستیم بغضمون رو بریزیم بیرون... ولی بعضی موقع ها هرکار که میکنی نمیشه... همیشه یه آه بلند تو دلت هست...

سلاام عزیزم...
درسته بیش تر اوقات بغضمون رو باید فرو بدیم و سکوت کنیم...سکوتی ب بلندی عمر نوح!...
و چ قدر سخت و سنگینه!...
فدای دل مهربونت عزیزم...

رامین دوشنبه 19 مرداد 1394 ساعت 12:08 http://www.cheshmakdiary.ir

درود بر شما مینا خانوم
حالتون چطوره ؟ نیوشا هم شکر خدا خوبه و سالم هستیم و سلامت
آره ، متاسفانه ما قدر عزیزانمون رو نمی دونیم ولی همین که از دست می دیمشون حسرت توی دلامون می مونه که چرا تا وقتی بودن بیشتر باهاشون نبودیم ...
حقیقتش رو بخواین ، کمی ناراحت بودم تنها همشهری رو که داشتم و به وب من سر می زد دیگه نبود ! اشکال نداره پیش میاد ! اما به خدا باور کنین من چندین و چندین بار به وبلاگتون سر زدم ولی غیر فعال بود !
زنده باشین ، همشهریای من ( همشون که نه ولی افراد کمی مثل شما ) وجدانشون بیداره و هنوزم مهربونی و محبت توی دلاشون هست !
ممنونم ، ان شاء الله ؛ دعا کنین بشه و بچرخه و بتونم ازش در کنار همه چیز بهره ببرم !
اون موضوع رو هم ؛ من خودم هیچوقت اینکار رو نمی کردم که بخوام کسی رو توی دردسر بندازم وقتی با یه اخطار کوچیک می شد همه چیز رو ختم به خیر کرد ! عمو هم به من گفتن بهترین کار اینه که بایدایشون اصل مدرک رو برن بیارن و مجدداً اقدام کنن و این بهترین تنبیهه ! منم با توکل به خداوندهمون کار رو کردم !
همچنین شما هم سالم و سلامت و مخصوصاً شاااااااااااااااااااااااااد باشین ...

سلاام و درود فراوان بر شما و نیوشای عزیز و دوست داشتنی...
ممنون از لطف و محبت تون...خدا رو شکر منم عاالی عاالیم...
خدا رو شکر شما و نیوشا جاان سلاامت و شاد هستین...انشاا...همیشه همین گونه باشه ک می گین...آمین...
لطف دارین...مهربونی خصیصه ایی هست ک توسط خداوند در آدمی ب ودیعه گذاشته شده ولی یکی بیش تر ازش استفاده می کنه و یکی مثه من کم سعادت و روی سیاه و نمی تونه لطف و مهربونی دوستان رو جبران کنه...ب بزگواری خودتون ببخشین...
انشاا... ک چرخش واستون ب چرخه و سلاامت و شاد باشین همیشه و روز ب روز گزارش موفقیت تون رو بخوونم...آمین...
در هر صورت مطمئنا بهترین کار رو انجام دادین...
سلاامتی و شادی شما و نیوشا جاان آرزوی قلبی منه...
سلاامت و مانا باشین...

nafas یکشنبه 18 مرداد 1394 ساعت 21:02 http://nafasesamin.blogfa.com

باز هم من زنده ام اه ای خدا متشکرم!
باز باران برغبار شیشه ها متشکرم!
باز هم بیداری و خمیازه و صبحی دگر
دیدن اینه و نور و صدا متشکرم!
باز هم یک سفره و یک چای داغ و نان گرم
فرصت دیدار تو در این فضا متشکرم!
بار دیگر میتوانم بو کنم از پنجره
یاس خیس خانه همسایه را متشکرم!
گرچه در این وقت پر گهگاه یادت می کنم
خاطرم جمع است می بخشی مرا متشکرم!
من که بی تسبیح و بی سجاده ام از من بگیر
این تغزل را به عنوان دعا متشکرم!

سلاام...
بی نهایت سپاس از حضور سبزتون و ممنون از شعر زیباتون...
تک تک ابیات با آدمی سخن می گن...
سپاس من رو پذیرا باشین...
برقرار و مانا باشین...

محمد یکشنبه 18 مرداد 1394 ساعت 14:25 http://nasimkoohsarph7.blogsky.com

سلام بر شما...
بسیار زیبا...هم متن و هم تصویر انتخاب شده...

شاد و پیروز باشید...

سلاام...
سپاس از حضور همیشه سبزتون...
برقرار و مانا باشین همواره...

زهرا یکشنبه 18 مرداد 1394 ساعت 12:27 http://www.zizialone.blogsky.com

سلام
آره واقعا...
کاش همه ی بغضا اناری بود..

ولی
نبینم غمتو آجی مینای عزیزم

سلاام قند عسل آجی...
فدای دل مهربونت عزیزم...
انشاا...هیچ وقت ب درد و غمی گرفتار نشی عزیزم...
سبز و شاد باشی همیشه...

rouhi شنبه 17 مرداد 1394 ساعت 21:04 http://koushesalam.blogsky.com

سلام.

و چه زیبا گفت سهراب:

"من اناری می کنم دانه، به دل می گویم
خوب بود این مردم
دانه های دلشان پیدا بود..."

کاش مثل گذشته فعال تر باشین...کاش

سلاام...
ممنون از حضور همیشه سبزتون...
کاش می شد دانه های دل هایمان پیدا بود!...کاش!...
سبز و برقرار باشین...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.