دلنوشته های کویری
دلنوشته های کویری

دلنوشته های کویری

دل نوشته

خارپشت های زندگی!...


دیشب در حال جمع و جور کردن وسایلم بودم ک چشمم ب دفتر خاطرات دوران دبیرستان افتاد....
شروع ب ورق زدن و خواندن کردم...دلم خیلی گرفت...تک تک صفحات پر بود از خاطرات خوب و بد، شاد و غمگین و ...
دلم برای خیلی ها تنگ شد...خیلی ها ک امروز فقط تصویرشان،  قاب عکسی بر دیوار  است!...
هر چند از آنها خاطرات و سخنان و جملات زیبا و زیادی در ذهن هست ولی دیگر دریغ از دستان پر مهرشان و لبان پر زخنده و قلب پر عطوفت و محبت شان!...
در عین ورق زدن صفحات بودم ک نقاشی خارپشتی بر روی یکی از صفحات مجبورم کرد تا حکایتی را ک دبیر محترم ادبیاتم بیان کرده بود را بخوانم...
حکایت از این قرار بود:
خارپشتی از ماری تقاضا کرد ک اجازه دهد هم خانه ی وی شود و در لاانه او زندگی کند!...
مار ب جثه ی کوچک خارپشت نگه کرد و با خود گفت این ک جای زیادی را نمی گیرد!...لذا تقاضای خارپشت را پذیرفت و او را ب لانه ی تنگ و کوچک خویش راه داد!...
لانه ی مار بسیار تنگ بود لذا خارهای تیز خارپشت بر بدن مار فرو می رفت و او را آزار می داد و بدن مار را روز ب روز مجروح تر و دردناک تر می کرد!...اما مار ب خاطر نجابتش سخنی نمی گفت و صبوری می کرد!...
سرانجام مار ب پیش بزرگ حیوانات رفت و ماجرا را برایش تعریف کرد!... پیر با تجربه ب مار گفت محترمانه قضیه را برای خارپشت تعریف کند و زخم های بدنش را ب وی نشان دهد...
مار رو ب خارپشت کرد و گفت:
از وقتی با تو هم نشین شده ام بدنم خونین و مجروح شده، از تو خواهشی دارم ک لانه ام را ترک کنی چون جا برای دو نفرمان ب اندازه ی کافی نیست!...
خارپشت گفت:
دوست عزیز، من با وجود تو در لاانه مشکلی ندارم! اگر تو ناراحتی می توانی لانه دیگری برای خود پیدا کنی و از این جا بروی!...
واقعا وقتی ب این داستان خوب فکر می کنم، می بینم خیلی از عادات و رفتارهای اشتباه ما ابتدا ب صورت مهمان هستند ولی در صورتی ک اصلاح نشوند و یا ترک نگردند از کنترل آدمی خارج می شوند و صاحب خانه را در کنترل خود می گیرند!...
خارپشت در این حکایت، حکم مهمان ناخوانده را دارد ک میزبان می شود و میزبان واقعی را از خانه بیرون می کند!...
لذا باید سعی کنیم همیشه مراقب خارپشت های زندگی مان باشیم...نقاط مثبت خود را پیدا کنیم و تقویت و نقاط منفی را یافت و سعی کنیم راههای تضعیف و نابودی آن ها را پیدا کنیم تا ب تعالی برسیم...
البته مطالعه کتب مختلف و استفاده از تجربیات خردمندان و اهل فن نیز سلاحی محسوب می شود ک می تواند، انسان را نسبت ب از بین بردن خارپشت های زندگی قوی تر کند!...
راستی خارپشت های زندگی شما چی چیزهایی هستند و چر راهکاری برای از بین بردن آنها دارید؟...
پیش پیش از تک تک دوستانی ک با نظرات خود باعث افزایش تجربیات دیگران می شوند سپاس گزاری می کنم...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.